«چهارده خورشید و یک آفتاب» گنجینهای از نکات و مطالب نغز و خواندنی از حیات پُربرکت معصومین علیهم السلام است. جلدهای هفتم، نهم و یازدهم به ترتیب با عناوین «آفتاب دانش»، «آفتاب در محاق» و «آفتاب در حصار» روایتهایی بسیار کوتاه از ابعاد گوناگون زندگی و امامت امام باقر، امام کاظم و امام هادی علیهم السلام است.
شیوه متفاوت نگارش داستانکهای این مجموعه، همراه با طراحی جلد جذاب و صحفهآرایی کمنظیر، اثری به یادماندنی و هنری خلق کرده است. در هر جلد حدود ۱۰۰ داستان بسیارکوتاه، جذاب و آموزنده به خوبی گزینش و بازنویسی شده و منابع دینی و تاریخی هر داستان نیز در پایان کتاب ذکر شده است. این مجموعه پیشنهاد خوبی برای معرفی بهتر ۱۴ معصوم علیهم السلام به نوجوانان و جوانان امروز است که کمتر حوصله خواندن متنهای طولانی را دارند و به خصوص آنها که ظاهر کتاب نیز برایشان مهم است.
در فرازی از جلد هفتم «آفتاب دانش» آمده است: «از خاندان بنیامیه بود. گریه میکرد مثل زن فرزند مرده؛ امام پرسید: برای چه گریه میکنی؟ گفت: چرا گریه نکنم وقتی قرآن خانوادهام را شجره ملعونه نامیده؟
امام دلداریش داد: تو از آنها نیستی، تو از خاندان پیامبری، مگر نشنیدهای در قرآن خدا از قول ابراهیم میگوید:«فمن تبعنی فإنه منّی(ابراهیم - ۳۶)» هر کس پیرو ما باشد از ما است.»
به مناسبت فرارسیدن مناسبت های مذهبی ایام ذی الحجه هشت عنوان کتاب در قالب پوستر این چند کتاب با عنوان «اهل بیت النبوه» معرفی شد.
پوستر «اهل بیت النبوه» که همزمان با ایام شهادت حضرت امام محمد باقر(علیهالسلام) و در آستانه ولادت امام علی النقی(علیهالسلام) و ولادت حضرت امام موسی کاظم (علیهالسلام) در مرداد ماه سال جاری منتشر شده، شامل معرفی هشت کتاب است.
از این مجموعه کتاب های «شکافنده دانش»، «چهارده خورشید و یک آفتاب» و «زندگی و زمان معصومین علیهم السلام»به زندگی امام محمدباقر (ع)؛ کتاب «زندانی بی حصار» به زندگی امام کاظم(ع) و کتاب های «پرسش ها و پاسخ های دانشجویی» و «حبل متین» به زندگی امام هادی (ع) می پردازد.
همچنین کتاب های «حکمتهای کاظمی، حکمتهای باقری و حکمتهای نقوی» و «داستانهایی از زندگانی معصومین علیهم السلام (جلدهای هفتم و نهم و یازدهم)» به بیان داستان هایی کوتاه از زندگی و زمانه امام محمد باقر(علیهالسلام)، امام علی النقی(علیهالسلام) و امام موسی کاظم (علیهال
«بسم الله الرحمن الرحیم، در این نوشته هرچه به آخر نزدیکتر میشویم، روح اخلاص و صفایی را که در آن موج میزند بیشتر حس میکنیم. من به حال خود حسرت میخورم و به این جوانان شجاع و باایمان و فداکار غبطه میبرم که در عمری کمتر از نیمه عمر ما، به مقاماتی رسیدهاند که امثال من با خواندن شرح آن، احساس عروج معنوی میکنند. خدا کند در کشاکش زمانه، آنچه را در معراج جهاد و فداکاری به دست آوردهاند بتوانند بخوبی حفظ کنند. این نوشته هنرمندانه و دارای نثری استوار نیز هست که ارزشش را بیشتر میکند. ویژگی مهم این کتاب آن است که حال امدادگران را شرح میکند. بسیار لازم بوده و هست که جبههگیان رستههای غیر رزمی مانند: جهادگران، امدادگران، رانندگان، آشپزها و تدارکاتیها که هر کدام عالم مخصوص به خود داشتهاند و بعضاً فداکاریشان از رزمندگان خطوط مقدم کمخطرتر نبوده بلکه حتی پرخطرتر هم بوده مثل (سنگرسازان و خاکریززنان)، نیز شرح خود را بنویسند، یا بگویند و کسی بنویسد. باری از این جوان عزیز و از ناشرین باید تشکر کرد. ۶/ ۱/ ۷۱ و ۲۱ رمضان المبارک ۱۴۱۲»
معرفی کتاب:
صباح پیری یک امدادگر جانباز است که پس از پذیرش قطعنامه، دفتر ادبیات و هنر مقاومت به او پیشنهاد کرد تا خاطرات هفت ساله جبههاش را بگوید. او هم شروع کرد و با حوصله ۳۲ نوار یک ساعتی را پر کرد. همه آن نوارها، جمله به جمله روی کاغذ نشستند و پس از مرتب شدن، «شانه های زخمی خاکریز » را در ردیف کتابهای خواندنی و جذاب دفاع مقدس قرار دادند.