«رخشنده اعتصامی» معروف به «پروین اعتصامی» در ۲۵ اسفند ۱۲۸۵ شمسی در شهر تبریز به دنیا آمد. این روز در تقویم رسمی ایران، به مناسب سالروز تولد پروین اعتصامی، «روز بزرگداشت پروین اعتصامی» نامگذاری شده است.
پدر پروین «یوسف اعتصامی آشتیانی» معروف به «اعتصامالملک» از سکنه گیلان و اصالتا آشتیانی و مادرش اختر فتوحی از اهالی آذربایجان بود. پدرش مردی بزرگ بود که در زندگی او نقش مهمی داشت و هنگامی که متوجه استعداد دخترش شد، به پروین در زمینه سرایش شعر کمک کرد. پدر پروین از نویسندگان و دانشمندان بنام ایران بود. وی اولین «چاپخانه» را در تبریز بنا کردو مدتی هم نماینده مجلس بود.
پروین در سال ۱۲۹۱ هنگامی که ۶ سال داشت به همراه خانوادهاش از تبریز به تهران مهاجرت کرد؛ به همین خاطر پروین از کودکی با مشروطهخواهان و چهرههای فرهنگی آشنا شد و ادبیات را در کنار پدر و از استادانی چون دهخدا و ملکالشعرای بهار آموخت.
در دوران کودکی، زبانهای فارسی و عربی و انگلیسی را زیر نظر پدرش در منزل آموخت و به مدرسه آمریکایی ایران کلیسا رفت و در سال ۱۳۰۳ تحصیلاتش را در آنجا به اتمام رساند. او در تمام سالهای تحصیلش از دانشآموزان ممتاز بود و حتی مدتی در همان مدرسه به تدریس زبان و ادبیات انگلیسی پرداخت. او همزمان با تحصیل، شعر نیز میسرود.
دیوان پروین، شامل ۲۴۸ قطعه شعر میباشد، که از آن میان ۶۵ قطعه به صورت مناظره است. اشعار وی بیشتر در قالب قطعات ادبی است که مضامین اجتماعی را با دیده انتقادی به تصویر کشیده است. در میان اشعارش، تعداد زیادی شعر به صورت مناظره میان اشیا، حیوانات و گیاهان وجود دارد.
درونمایه اشعار پروین اعتصامی بیشتر غنیمت داشتن وقت و فرصتها، نصیحتهای اخلاقی، انتقاد از ظلم و ستم به مظلومان و ضعیفان و ناپایداری دنیاست. در شعر پروین استفادههایی از سبک شعرای بزرگ پیشین نیز شده است.
پروین اعتصامی پس از کسب افتخارات فراوان و درست در زمانی که برادرش دیوانش را برای چاپ دوم آن حاضر میکرد در تاریخ ۱۵ فروردین سال ۱۳۲۰ شمسی (۴ آوریل ۱۹۴۱) در سن ۳۵ سالگی بر اثر ابتلا به بیماری حصبه در تهران درگذشت و در حرم حضرت فاطمه معصومه در قم در مقبره خانوادگی به خاک سپرده شد.
اگر روزی یک شیر به کتابخانه ای وارد شود چه باید کرد؟ این شیر به کتابخانه آمده است. او صاف از جلوی میز کتاب دار می گذرد و به طرف قفسه های کتاب می رود و به آن ها نگاه می کند. برگه دان را بو می کشد ،سرش را به مجموعه ی کتاب های جدید می مالد و با قدم های نرم و آرام به بخش کتاب های داستان می رود.
هیچ کس نمی داند با او چه باید کرد؟ در باره آمدن شیر به کتابخانه هیچ قانونی وجود ندارد، اما او قصد ندارد از کتاب خانه بیرون برود. او بودن با بچه ها و شنیدن قصه را خیلی دوست دارد، اما پای بندی به قانون چه می شود؟
مسئله رعایت کردن قوانین و مقررات در این داستان با شگرد جدیدی مطرح شده است. گره داستان با حضور یک شیر در یک کتابخانه آغاز و با همکاری و شرکت او در کارهای کتابخانه ادامه و موجب شگفتی همه می شود. درون مایه تربیتی _ شناختی داستان و چاشنی طنز آن، موضوع علاقه کودکان به قصه گویی و کتاب خوانی و از همه مهم تر آشنایی با مقررات کتاب خانه را به زیبایی بیان کرده است. تصاویر رنگی و پویا، خواننده را در فضای داستان قرار می دهد. انتشارات آفرینگان نیز این کتاب را با ترجمه محبوبه نجف خانی منتشر کرده است.